کوهی است نزدیک کوه شریف، و در کوه شرف است حمای ضریه وربده. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از معجم البلدان) ، موضعی است به اشبیلیه، محله ای است به مصر. (منتهی الارب)
کوهی است نزدیک کوه شریف، و در کوه شرف است حمای ضریه وربده. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از معجم البلدان) ، موضعی است به اشبیلیه، محله ای است به مصر. (منتهی الارب)
دردی که جای آن و حد آن معلوم صاحب درد نباشد و نتواند از آن عبارت کرد. درد گنگ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، دردی نه سخت لیکن ممتد. دردی کم و دائم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
دردی که جای آن و حد آن معلوم صاحب درد نباشد و نتواند از آن عبارت کرد. درد گنگ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، دردی نه سخت لیکن ممتد. دردی کم و دائم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
آنکه یا آنچه کوه رابدرد. کوه شکاف. (از فرهنگ فارسی معین) : نوک سنان کوه در سینه دوز او از بازوی سپهر کمانکش سپر گشاد. (جوامعالحکایات از فرهنگ فارسی معین)
آنکه یا آنچه کوه رابدرد. کوه شکاف. (از فرهنگ فارسی معین) : نوک سنان کوه در سینه دوز او از بازوی سپهر کمانکش سپر گشاد. (جوامعالحکایات از فرهنگ فارسی معین)
کوه کوه پریم، کوه مرتفعی است در ولایت سالونیک از سلسلۀ کوههای ورودوب در حدود بلغارستان و قلۀ آن بنام یل تپه دارای 2681 گز ارتفاع است. (قاموس الاعلام ترکی)
کوه کوه پریم، کوه مرتفعی است در ولایت سالونیک از سلسلۀ کوههای ورودوب در حدود بلغارستان و قلۀ آن بنام یل تپه دارای 2681 گز ارتفاع است. (قاموس الاعلام ترکی)
نام کوهی است. (منتهی الارب) (آنندراج). نام کوهی است. راجز گفت: نظرت والعین مبینهالتّهم الی سنا نار وقودها الرّتم شبّت بأعلی عاندین من اضم. ابن بری گفت و گاه غیرمنصرف آید، و این بیت نابغه را شاهد آورده: واحتلت الشرع فالاجراع من اضما. و در بعض احادیث نام اضم آمده است. (از لسان العرب). کوهی است میان یمامه و ضریه. (از نصر) (از معجم البلدان). - بطن اضم، در میان ذی خشب و ذی المروه بر سه برید یا منزل از مدینه است. (از امتاع الاسماع ص 356). و رجوع به ص 414 و فهرست تاریخ اسلام شود. - ذواضم، آبی است میان مکه و یمامه. (از معجم متن اللغه). رجوع به ذواضم و معجم البلدان (ذیل اضم) شود. - یوم اضم، یکی از جنگهای عرب است. (از معجم البلدان). رجوع به یوم شود
نام کوهی است. (منتهی الارب) (آنندراج). نام کوهی است. راجز گفت: نظرت والعین مبینهالتّهم الی سنا نار وقودها الرّتم شُبّت بأعلی عاندین من اضم. ابن بری گفت و گاه غیرمنصرف آید، و این بیت نابغه را شاهد آورده: واحتلت الشرع فالاجراع من اضما. و در بعض احادیث نام اضم آمده است. (از لسان العرب). کوهی است میان یمامه و ضریه. (از نصر) (از معجم البلدان). - بطن اضم، در میان ذی خُشُب و ذی المروه بر سه برید یا منزل از مدینه است. (از امتاع الاسماع ص 356). و رجوع به ص 414 و فهرست تاریخ اسلام شود. - ذواضم، آبی است میان مکه و یمامه. (از معجم متن اللغه). رجوع به ذواضم و معجم البلدان (ذیل اضم) شود. - یوم اضم، یکی از جنگهای عرب است. (از معجم البلدان). رجوع به یوم شود
کوهی است بنی سلیم را. مضرس بن ربعی الاسدی گوید: قفا تعرفا بین الدحائل و البتر منازل کالخیلان أو کتب السطر عفتها السّمی ّ المدجنات و زعزعت بهن ّ ریاح الصیف شهراً الی شهر فلما علا ذات الاروم ظعائن حسان الحمول من عریش و من خدر. و در قول جمیل بعضی آنرا بضم همزه روایت کرده اند: لو ذقت ما أبقی أخاک برامه لعلمت أنک لاتلوم ملیما و غداه ذی بقر أسرﱡ صبابهً و غداه جاوزن الرکاب أروما. (معجم البلدان)
کوهی است بنی سُلیم را. مُضرس بن ربعی الاسدی گوید: قفا تعرفا بین الدحائل و البتر منازل کالخیلان أو کتب ِ السطرِ عَفتها السّمی ّ المدجِنات ُ و زعزعَت بهن ّ ریاح الصیف شهراً الی شهرِ فلما عَلا ذات الارُوم ظعائن ُ حسان ُ الحمول من عریش و من خدرِ. و در قول جمیل بعضی آنرا بضم همزه روایت کرده اند: لو ذقت ما أبقی أخاک برامه لعلمت أنک لاتلوم ُ ملیما و غداهَ ذی بقر أسِرﱡ صبابهً و غداه جاوزن الرکاب أرُوما. (معجم البلدان)
نام کوهی است به نزدیکی تعار بقبله ابلی در دیار سلیم که بدون گیاه است کندی می گوید: بعضی ها در باره آن ساخته اند: و ما الخرب الدانی کان قلاله نجات علیهن الاجله هجد. (از معجم البلدان یاقوت)
نام کوهی است به نزدیکی تعار بقبله ابلَی در دیار سلیم که بدون گیاه است کندی می گوید: بعضی ها در باره آن ساخته اند: و ما الخرب الدانی کان قلاله نجات علیهن الاجله هجد. (از معجم البلدان یاقوت)